loading...

مجله خبری تشریفات

بازدید : 19
يکشنبه 7 اسفند 1401 زمان : 10:21

روضه خوان محمّد حسن، مالک «جواهر» به مسجد سهله علاقة فراوان داشت و هم او بود که حرکت به سوی مسجد سهله در چهارشنبه شب ها را محور گذاری کرد و هنگامی که قصد رفتن به مسجد سهله را می نمود، امر می‌بخشید که خیمه ها، وسایل و موادّ غذایی کافی را برای استفاده در طی استراحت تشریفات ترحیم مشهد میان رویکرد شهر «نجف اشرف» تا مسجد سهله فراهم کنند. او، شاگردان و اطرافیانش بر اسب های زین شده سوار می شدند و دسته های بسیاری از مردم با آنان حرکت کرده و شب را در آنجا بیتوته می کردند. احداث ساختمان این مسجد، مربوط به این نرم افزار ها بود.

برادر بلندمرتبه تر مالک جواهر، شیخ محمّد حسین که فراگیر ای رند و مستعدّ بود نیز همراهشان می رفت تا اینکه در یکی این سفرها به طور اتّفاقی و از روی خطا، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در عنفوان جوانی، در حالی که در مسیر مسجد سهله بود، کشته شد.

داستان از این قرار بود: یکی از افرادی که به امر روضه خوان جعفر کاشف الغطاء سرگرم یادگرفتن یادگرفتن نظامی و تیراندازی در بیابان های دور و بر شهر بود تا در ازای وهّابیونی که دائماً کربلا و نجف را مورد هجمه های خود قرار می دادند، بایستد و دفاع کند، تیری شلیک می کند و به سبب انحراف در تیراندازی، روضه خوان محمّدحسین مورد اصابت گلوله قرار گرفته و رحلت می کند.

صاحب و مالک جواهر در بستر بیماری ای که سبب به رحلت او شد، از طرف یکی‌از عیادت کنندگان، مورد پرسش قرار گرفت که در‌صورتی‌که خدای نکرده برای شما اتّفاقی بیافتد، مرجع تاسی چه کسی خواهد بود؟ صاحب و مالک جواهر برای پاسخ بدین سؤال دستورداد تا بزرگان از بین علما و مجتهدان عده شوند. آنان نیز بلافاصله به نزد صاحب جواهر رسیدند.

روضه خوان محمّد حسن، مالک «جواهر» به مسجد سهله علاقة فراوان داشت و هم او بود که حرکت به سوی مسجد سهله در چهارشنبه شب ها را محور گذاری کرد و هنگامی که قصد رفتن به مسجد سهله را می نمود، امر می‌بخشید که خیمه ها، وسایل و موادّ غذایی کافی را برای استفاده در طی استراحت تشریفات ترحیم مشهد میان رویکرد شهر «نجف اشرف» تا مسجد سهله فراهم کنند. او، شاگردان و اطرافیانش بر اسب های زین شده سوار می شدند و دسته های بسیاری از مردم با آنان حرکت کرده و شب را در آنجا بیتوته می کردند. احداث ساختمان این مسجد، مربوط به این نرم افزار ها بود.

برادر بلندمرتبه تر مالک جواهر، شیخ محمّد حسین که فراگیر ای رند و مستعدّ بود نیز همراهشان می رفت تا اینکه در یکی این سفرها به طور اتّفاقی و از روی خطا، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در عنفوان جوانی، در حالی که در مسیر مسجد سهله بود، کشته شد.

داستان از این قرار بود: یکی از افرادی که به امر روضه خوان جعفر کاشف الغطاء سرگرم یادگرفتن یادگرفتن نظامی و تیراندازی در بیابان های دور و بر شهر بود تا در ازای وهّابیونی که دائماً کربلا و نجف را مورد هجمه های خود قرار می دادند، بایستد و دفاع کند، تیری شلیک می کند و به سبب انحراف در تیراندازی، روضه خوان محمّدحسین مورد اصابت گلوله قرار گرفته و رحلت می کند.

صاحب و مالک جواهر در بستر بیماری ای که سبب به رحلت او شد، از طرف یکی‌از عیادت کنندگان، مورد پرسش قرار گرفت که در‌صورتی‌که خدای نکرده برای شما اتّفاقی بیافتد، مرجع تاسی چه کسی خواهد بود؟ صاحب و مالک جواهر برای پاسخ بدین سؤال دستورداد تا بزرگان از بین علما و مجتهدان عده شوند. آنان نیز بلافاصله به نزد صاحب جواهر رسیدند.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 129
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 86
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 87
  • بازدید ماه : 362
  • بازدید سال : 1751
  • بازدید کلی : 3043
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی